دفاع از جان به قیمت جانشان
به گزارش روابط عمومی رییس اورژانس پیش بیمارستانی و مدیر حوادث و فوریتهای پزشکی دانشگاه علوم پزشکی استان بوشهر روز چهارشنبه دهم شهریور ماه سال جاری از حماسهای دیگر پرده گشود و گفت: امروز از حماسه ای میگویم نه چندان دور، ایشان از میدان جنگ و عبور از روی مینهای جنگی نگفت، اما از ایثار جان برکفهای اورژانس گفت؛ همانها که مانند همان بسیجیها به قیمت جانشان از جان مردم این مرز و بوم دفاع میکنند.
دکتر عبدالرحیم دادجو در ادامه گفت: برای داشتن فرزندان معنوی خود در اورژانس 115 استان بوشهر؛ امثال سید حسین حسینی که وقتی باخبر میشود پاکبان دشتستانی دو ماه درگیر بیماری کرونا شده و برای خرید دارو نیاز به کمک دارد، از خرید نان برای چاس زن و بچهاش میگذرد و با همفکری و همت همسرش ((خانم مریم صداقت)) اقدام به خرید داروی مورد نیاز میکند، احساس شادمانی میکنم.
رییس اورژانس ضمن اشاره به فرمایشات مولا علی (ع) که مىفرماید: «کار نیک انجام دهید و هیچ مقدار از آن را کم نشمارید »؛ افزود: بسیارند اشخاصى که وقتى به کارهاى نیک برخورد مىکنند، بىاعتنا از کنار آن مىگذرند در حالى که گاهى یک کار نیک، سرنوشتساز است.
به نقل از روابط عمومی اورژانس 115 استان بوشهر: سیدحسین حسینی سن و سالی ندارد اما کولهبارش پر است از تجربههای ارزشمند. خوب که نگاه کنی، نیمی از عمر39 سالهاش، رنگ جهاد و خدمت داشته. روستای « بنارآزادگان (قائد)» از توابع دشتستان، همان جایی است که او در کوی و برزنش مشق نوعدوستی کرده و از بزرگترهای باصفایش درس مردمداری گرفته.
گفتنی است؛ این تکنسین متدین، خیر و نیک اندیش؛ بیش از ده کمک به مادر باردار در امر زایمان، چندین احیاء موفق، کمک به بازگشت زندگی بیماران با مشکلات قلبی- تنفسی ، نجات و احیاء بیماران مبتلا به کووید، اعزام به عتبات عالیات و کمک به زوار پسر فاطمه زهرا(س) در توشه خود دارد.
شایان ذکر است؛ سید حسین حسینی در مصاحبه با روابط عمومی اورژانس سعی بر عدم افشای نامش را داشت و میگفت: این یک موهبت الهی بوده و همان خدای یکتا نیز پاداشش را میدهد.
با اصرار فراوان بالاخره سید حسین از یک روز پر از غم و درد و میگوید: «. یک روز بعدازظهر، از همسرم سراغ پاکبان دشتستانی 52 ساله، همان شخصی که دستهایش از شدت سختی کار، پیته بسته بود گرفتم. خانمم اظهار داشت پاکبان به بیماری کووید مبتلا شده، خیلی ناراحت شدم و غصهمان وقتی بیشتر شد که فهمیدیم ، به لحاظ مالی و امکانات زندگی، به شدت در مضیقه است و امکان خرید دارو را ندارد، فکر زندگی سخت آن پاکبان و فرزندانش یک لحظه از ذهنمان بیرون نمیرفت. تصمیم گرفتیم هرطور شده به آنها کمک کنیم اما... تکلیف باقی ماه و خرج خانه خودمان چه میشد، همان لحظه همسرم گفت سید خدا بزرگ است و لحظهای درنگ خیلی زود، دیر میشود ، این شد که داروها را با هزینه شخصی تهیه کردیم و به آن مرد مومن رساندیم.
به امید شفای تمام بیماران و رفع مشکل همه مردم روی کره زمین.